كه آيا بينهاى دارد كه مستند آن رؤيت باشد و مفاد آن عدم امكان استناد قتل واقع شده به او باشد مثل اين كه شهادت بدهند كه حين وقوع قتل، متهم بقتل در مكان ديگر نزد آنها بوده است يا نه، پس اگر متهم بينهاى با وصف مذكور داشت بر حاكم لازم است كه به او بگويد مىتوانى اقامه بينه نمائى و چنانچه اقامه نمود اين بينه مقبول است و اگر متهم بينه نداشته باشد و لوث هم باشد مورد قسامه است و چنانچه لوث نباشد متهم بايد قسم بخورد.
س 83 - در مورد قتل عمد چنانچه حاكم شرع در صورت فقدان بينه ظن قوى بر صدق ادعاى مدعى پيدا كند آيا به نظر حضرتعالى حاكم شرع مىبايست دلائل و مدركى را كه موجب ظن براى وى گرديده است جهت اطلاع مدعى عليه (متهم) اعلام نمايد تا وى براى دفاع از خود آماده شود يا خير؟
ج - ظن حاكم حجيت ندارد، فقط اگر امارات و دلائل ظنى در قضيهاى موجود باشد حاكم مىتواند در مثل اتهام بقتل براى كشف واقع از متهم در مورد اين امارات و دلائل پرسش و سئوال نمايد.
س 84 - زنى در منزل شوهرش آتش گرفته و سوخته و ميزان سوختگى به نظريه پزشك قانونى، هفتاد و پنج درصد از كل بدن و قسمت اعظم سوختگى شديد، سر و صورت است، حال اگر پس از گذشتن چند ساعت از سوختگى و به هوش آمدن شخص سوخته، توسط يك نفر مأمور، او را بازجوئى نمايند و او اظهار كند كه من خود، خودم را سوزاندم و يا از دست شخص ديگرى اين كار را كردم و پس از مدت چند روز ديگر فوت نمايد، آيا از نظر شرعى، اظهارات شخص سوخته و مريض كه فاقد هرگونه مهر و تأييد بيمارستان و يا پزشك معالج او باشد، قابل قبول است و به مورد اجراء مىتوان گذاشت يا خير؟
ج - در فرض سئوال اگر با حفظ شعور، مريض اقرار كرده كه خودم را سوزاندهام اقرار او مسموع است و به گفتن اين كه از دست كسى اين كار را كردهام آن كس ضامن سوختگى او نمىباشد.
س 85 - شخصى يك نفر مجرم فرارى از زندان را در خانه خود نگهدارى و مخفى مىكند حكمش چيست؟