تجافى: نيم خيز نشستن در نماز در حال تشهد.
تذكيه: حلال شدن حيوان مطابق دستور شرع.
تروى: تفكر در موارد مشكوك در ركعات و يا افعال نماز براى كشف حقيقت.
تستر: خود را پوشاندن در حال نماز.
تسميت عطاس: به كسى كه عطسه كند جمله " يرحمك الله " را گفتن.
تشريح: كالبد شكافى بدن مردگان جهت اطلاعات پزشكى و غيره.
جاهل قاصر: جاهلى كه در جهلش مقصر نيست يعنى در شرائطى است كه امكان دسترسى به حكم خدا براى او وجود ندارد و يا اصلا خود را جاهل نمى داند.
جاهل مقصر: جاهلى كه در جهلش مقصر است يعنى امكان آموختن مسائل را داشته ولى كوتاهى كرده است.
جبينين: دو طرف پيشانى.
جريدتين: دو چوب ترى كه در كفن ميت مى گذارند.
جهر: بلند خواندن.
حدث اصغر: هر امرى كه موجب وضو براى نماز شود.
حدث اكبر: هر امرى كه موجب غسل براى نماز شود.
حرج: مشقت، سختى.
حنوط: ماليدن كافور به هفت موضع ميت.
حيازت: قصد استفاده از چيزى و يا مكانى.
خالى از قوت نيست: فتوى اين است - مگر اينكه در ضمن كلام قرينهاى بر غير مراد كلام باشد.
خبث: نجاست ظاهرى.
ذراع: از سر انگشت دست تا آرنج را گويند كه بيست و چهار انگشت است.
ذمه: عهده، به ذمه گرفتن: به عهده گرفتن.