(مسأله 1148): شك ميان امام و مأموم اعتبارى ندارد مگر آنكه مأموم به خودى خود شك كند، مثل آنكه شك كند كه من يك سجده كرده ام يا دو سجده، كه در اين صورت شك او اعتبار دارد و بايد يك سجده ديگر بجا آورد و همچنين است در هر موضعى از هر نماز، حتى در ركعات.
(مسأله 1149): اگر بطور مثال امام در ركعت سوم حمد بخواند و مأموم ركعت دومش باشد، بايد او هم حمد و هم سوره را با داشتن قدرت بخواند، و اگر نتواند درست بخواند به دل بياورد يا تكرار كند و يا ذكر بخواند بنا به قاعده كه در محل خود ذكر شده است.
(مسأله 1150): هرگاه مأموم سر را از سجده برداشته و ديد امام در سجده است و متابعت كرد و بعد معلوم شد كه سجده دوم امام بوده، بايد سجده ديگرى بجا آورد و بعد از اتمام نماز، آن را احتياطا اعاده كند (1).
(مسأله 1151): اگر شخص هنگام ذكر ركوع شك كند كه ركوع امام را درك كرده است يا خير، شكش اعتبارى ندارد (2) و شخص با جماعت است.
(مسأله 1152): در نماز جماعت حايل ميان مردان و زنان اشكالى ندارد.
(مسأله 1153): شخص عادل اگر دشنام به مؤمنى بدهد فاسق مىشود اما اگر توبه كند (3) باز عادل است.