البته اين حكم در صورتى است كه سهوا يا عمدا فعل منافى نماز از او سر زده باشد.
(مسأله 1006): هرگاه كسى در دو ركعت سوم و در حال قيام يقين كند كه دو سجده از او فوت شده و شك كند كه آيا دو سجده از يك ركعت فوت شده يا از دو ركعت، در صورتى كه احتياط نمايد به اينكه قيام را هدم نمايد و دو سجده را بجا آورد و نماز را تمام كند و قضاى يك سجده را نيز به عمل آورد و دو سجده سهو را نيز بجا آورد به جهت احتمال اينكه شايد يكى از دو سجده از ركعت اول باشد، و سپس آن نماز را اعاده كند، برئ الذمه است.
(مسأله 1007): اگر شخصى در قيام شك كند كه تشهد خوانده است يا نه بايد به مقدارى تروى كند، اگر علم يا مظنهاش به طرفى نرفت شكش اعتبارى ندارد، و اگر بداند كه در صورت تروى، علم و مظنهاش به طرفى نمى رود تأنى نمى خواهد، در شكهاى ديگر نيز اين حكم صادق است.
(مسأله 1008): هرگاه شخصى بطور مثال در نماز عصر شك كند كه سلام نماز ظهر را داده است يا نه، بايد احتياطا (1) سلام نماز ظهر را بدهد.
(مسأله 1009): هرگاه شخصى تكبيرة الاحرام را بطور تمام گفت و بعد شك كرد كه درست گفته يا نه، در اين صورت احتياطا (2) بايد فعل منافى نماز را بجا آورده و آن را دوباره بگويد.
(مسأله 1010): اگر شخصى " السلام علينا " را به طور تمام گفت