خوانده است يا نه، و نيز نمى داند كه اين نماز را به نيت چه نمازى نيت كرده است، بايد اين نماز را نماز ظهر قرار دهد و آن را تمام كند و بعد از آن نماز عصر را بخواند و در صورتى كه بداند كه نماز ظهر را نخوانده است و اين نماز را به نيت نماز عصر نيت كرده است، بايد عدول به نماز ظهر نمايد و بعدا نماز عصر را بخواند.
(مسأله 995): هرگاه چند شك پشت سر يكديگر عارض شود، بايد شك اخير را بگيرند، مانند اينكه شخص در حال ايستاده شك كند بين سه و چهار، و بنا را بر چهار گذاشت و بعد از سجدتين باز شك بين دو و چهار كرد، و بنا را بر چهار بگذارد، و بعد از شروع در تشهد شك بين دو و سه و چهار كرد، كه در اين حالت بايد بنا را بر اخير بگذارد.
(مسأله 996): اگر شك كند كه آنچه قبلا عارض شده بود شك بود يا ظن، بايد آن را شك قرار دهد (1).
(مسأله 997): در جاهايى كه نياز به جبران دارد يعنى در شكى كه موجب بطلان نماز نشود مقدار اقل تروى (تأنى) كفايت مىكند و در غير (2) آنها بايد بنابر احتياط (3) به مقدارى تروى كند كه از صورت نماز بيرون رود.
(مسأله 998): كسى كه تكليفش نماز نشسته است اگر شك بين دو سه و چهار در نماز كرد بايد ابتدا نماز احتياط را دو ركعت نشسته بجا آورد و بعد