و لذا قراردادى با صاحب زمين منعقد مىكند مبنى بر اين كه هر زمان كه مشترى خواست، صاحب زمين اقدام به فروش زمين بنمايد كه در اين صورت صاحب زمين مقيد و ملتزم به فروش مىباشد نه مشترى.
مثال ديگر: مستأجرى اقدام به تعميرات اساسى در عين مستأجره مىكند و قبل از اقدام به تعمير صاحب ملك به او وعده مىدهد كه هر وقت مستأجر خواست ملك را بخرد او اقدام به فروش ملك نمايد، كه در اين صورت عقد يا وعده از يك طرف لازم مىباشد و آن از طرف صاحب ملك است.
و گاه مىشود كه وعده به بيع از دو طرف لازم مىشود. مثلا اگر متعاملين خواستند ملكى را معامله كنند ولى موانعى براى عقد نهايى در بين مىباشد، از قبيل مشكلات سندى يا تخلف ساختمانى و يا عوارض نوسازى و در عين حال طرفين مايلند كه معامله را انجام دهند. در اين صورت اقدام به قرارداد ابتدائى مىكنند، و در آن هر كدام وعده مىدهند كه عقد نهايى را در زمان معين تنفيذ كنند، و اين وعده نسبت به طرفين لازم مىباشد و اين گونه وعده و قرارداد ابتدائى، تنها ايجاب نيست بلكه عقد كامل و ايجاب همراه با قبول مىباشد ولى واقع اين عقد وعده به بيع بوده و مقدمه عقد نهائى مىباشد. نويسنده الوسيط در ادامه بحث خود مىگويد:
طبق بند اول ماده 101 قانون مدنى جديد مصر چنين قراردادى كه طرفين يا يكى از متعاملين وعده به ابرام عقد معينى در آينده بدهد لازم الاجرا نيست مگر آن كه تمام شرايط عقد مورد وعده و مسائل اساسى آن در اين قرارداد منظور گردد، از جمله آن مسائل، تعيين مدتى است كه در خلال آن عقد نهائى صورت مىگيرد.
و رعايت آن مسائل و جوانب، شرط اساسى اين قرارداد مىباشد. مثلا اگر وعده به