3 - " مقر به ":
مقر به عبارت است از: اخبار شخص مقر، به حقى به نفع غير و بر ضرر خود.
و مقر به گاه مستقيما اخبار به خود حق مىباشد مثل اقرار به دين كه مورد ادعاى مدعى است و گاه اخبار به خود حق نيست بلكه به منشأ حق مىباشد مثل اخبار به موضوع خسارت يا تلف كه در اثر تصادف به وجود آمده است كه اين مستقيما اخبار به حق نيست بلكه اخبار به منشأ حق مىباشد و اقرار به حق يا به منشأ حق در صورتى معتبر است كه داراى شرايط زير باشد.
الف - " مقر به عقلا يا عادتا ممكن باشد " چون حجيت و اعتبار اقرار از باب كاشفيت مىباشد و در صورتى كه مقر به عقلا يا عادتا غير ممكن باشد دلالت و حكايت وى از واقع خدشه دار و از اعتبار ساقط مىگردد. مثلا هر گاه كسى كه سى سال عمر دارد اقرار كند بر فرزندى شخص مجهولى براى خود كه داراى 25 سال عمر مىباشد، چنين اقرارى به علت عدم امكان تولد فرزند 25 ساله از شخص سى ساله اعتبار ندارد و آثارى كه در باب اقرار به نسب بر عليه شخص مقر ثابت مىشود در چنين اقرارى ثابت نيست.
همچنين اگر مقر به عادتا ممكن نباشد مثلا شخص دست فروش عليه دست فروش ديگر مطالبه يك ميليون دلار نمايد و دست فروش خوانده (مدعى عليه) به صحت ادعاى دست فروش خواهان (مدعى) اقرار كند پس چون عادتا تحقق چنين ادعايى غير معقول به نظر مىرسد لذا چنين اقرارى كاشفيت خود را از دست داده.
و در نتيجه بى اثر مىباشد.
ب - " بر حسب قانون صحيح باشد " اگر مقر به عقلا يا عادتا ممكن باشد ولى بر