به طريق و كيفيتى كه قانون تعيين كرده است و موضوع قضايى عبارت است از حادثه و واقعه مادى كه به موجب قانون منشأ حق مىگردد و يا تصرف قانونى كه به موجب قانون منشأ حق مىگردد و شرح آن نيز در سابق گذشت.
بنابر اين تعريف، سوگند و قسم جزو مصاديق دليل اثبات نمىباشد و حق هم همين است. چرا كه سوگند و قسم كشف از حقيقت نمىكند بلكه دعوى را فيصله و قطع مىكند. و لذا در روايات و اخبار ما سوگند در مقابل دليل وبينه قرار گرفته است و آنچه كه در قانون مدنى در ماده 1258 آمده كه قسم را در عداد ادله اثبات آورده صحيح نبوده و اشتباه به نظر مىرسد.
2 - تعريف بينه:
كلمه " بينه " در قرآن و روايات ما ذكر شده و فقها و متشرعين نيز اين كلمه را در موارد بسيارى به كار مىبرند. و اين كلمه در لغت به معناى مطلق وضوح مىباشد و در اين باره " قاموس اللغة " در ماده " البين " مىگويد: " وبان بيانا: إتضح فهو بين ".
و در " لسان العرب " مىگويد: " وبان الشئ بيانا: إتضح فهو بين "، يعنى آنچه كه واضح شده است " بين " مىگويند. و در " فرهنگ معين " چنين آمده است: " بينه به معناى دليل روشن وآشكار و برهان واضح است ". در قرآن نيز اين كلمه چندين بار آمده است و راغب اصفهانى در كتاب " مفردات " بينه را چنين معنا مىكند: " والبينة، الدلالة الواضحة عقلية كانت أو محسوسة "، بينه به معناى دلالت واضح و روشن است عقلى باشد و يا حسى. در " قاموس قرآن " در باره كلمه بينه چنين مىگويد:
" بينه مؤنث بين، دليل روشن وواضح ". و در روايات ما نيز به معناى حجت و دليل روشن وواضح استعمال شده است. در همين مورد حضرت آية الله خوئى در