مسأله 1334 - مسافرى كه در سفر از وطن خود عبور مى كند، وقتى به جايى برسد كه اهل وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1335 - مسافرى كه در بين مسافرت به وطنش رسيده، تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند. ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا چهار فرسخ برود و قبل از ماندن ده روز برگردد، وقتى به جايى برسد كه اهل وطن را نبيند و صداى اذان آن را نشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1336 - جايى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده وطن اوست، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آنجا را براى زندگى اختيار كرده باشد.
مسأله 1337 - اگر قصد دارد در جايى كه وطن اصليش نيست مدتى بماند و بعد به جاى ديگر رود، آنجا وطن او حساب نمى شود.
مسأله 1338 - جايى را كه انسان محل زندگى خود قرار داده و مثل كسى كه آنجا وطن اوست در آنجا زندگى مى كند مانند اكثر طلابى كه در حوزه هاى علميه ساكن مى باشند كه اگر مسافرتى براى او پيش آيد، دوباره به همانجا برمىگردد، اگر چه قصد نداشته باشد كه هميشه در آنجا بماند، وطن او حساب مى شود يعنى در حكم وطن است.
مسأله 1339 - كسى كه در دو محل زندگى مى كند، مثلا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگر مى ماند، هر دو وطن اوست، و نيز كسى كه بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار كرده باشد، همه آنها وطن او حساب مى شود.
مسأله 1340 - كسى كه در جايى ملك دارد، ولو موقعى كه آن ملك را دارد شش ماه با قصد توطن در آنجا بماند حكم كسى است كه ملك ندارد تا وقتى كه از آن محل اعراض ننموده، هر وقت در مسافرت به آنجا برسد بايد نماز را تمام