كنند و سپس مشغول خواندن نماز شوند و اقوى آن است كه مى توان به شهادت عدلين اكتفا نمود (1) ولى به اذان مؤذن اگر چه عادل و عارف به وقت باشد نمى توان اكتفا نمود (2).
(مسأله 592): افرادى كه داراى عذرى در تحصيل علم به دخول وقت باشند مانند نابينايان و امثال آنها، و يا آنكه مانعى در هوا باشد مانند وجود ابر، مى توانند به مظنه اكتفا كنند اگر چه احوط (3) به تأخير انداختن تا زمان حصول علم است و اگر چنانچه خطاى شخص ظاهر شود و تمام نمازش را در غير وقت خوانده باشد، بايد نماز خود را اعاده كند ولى اگر قسمتى از نمازش در وقت واقع شده باشد، اگر چه به مقدار يك سلام واجب، آن نماز صحيح است.
(مسأله 593): هرگاه شخصى با اعتقاد به اينكه به مقدار پنج ركعت وقت باقى است، اول نماز ظهر را بخواند و بعد معلوم شود كه وقت باقى نبوده، نمازش باطل است و بايد هر دو نماز را قضا كند، اما خواندن نماز قضا در اين صورت به صورت فورى واجب نيست، اگر چه احوط است.
(مسأله 594): اگر شخصى اعتقاد داشت كه فقط به مقدار نماز دوم (عصر) وقت باقى است و نماز دوم را خواند و بعد معلوم شد كه به مقدار نماز اول (ظهر) نيز وقت بوده است در اين صورت بايد نماز ظهر را در آن وقت