مقتضاى عمومات الحاق ولد است، مگر زنا به معناى دخول محقق شده باشد كه شرعا نفى است و غير از زنا تحت عمومات باقى است.
س: اگر زنى كه شوهرش مفقود الاثر شده از قرائن و امارات علم به موت زوج پيدا كرد و شوهر كرد و بعدا شوهرش بيايد وظيفه چيست؟
ج: اگر زوجه از تراكم قرائن و امارات علم به موت زوج پيدا كند جايز است بينها و بين الله تزويج كند و اگر بعدا شوهر آمد كشف بوده از بطلان نكاح و وطى در اين مدت وطى به شبهه بوده است.
س: مردى داراى دو زن است، با زن دوم شرط مىكند كه من هفتهاى دو شب بيشتر پيش تو نمىمانم، آيا صحيح است؟
ج: تفضيل بين زوجات جايز است و لو بدون شرط ضمن عقد.
س: اگر مادر بزرگ نوه دخترى خود را شير بدهد داماد او به همسرش حرام مىشود، حال پس از فوت آن زن مىتواند خواهر زن را بگيرد؟
ج: نمىتواند بگيرد و مسأله از مصاديق (لا ينكح ابو المرتضع في اولاد صاحب اللبن والمرضعة) است ولو كن عشرا متفرقات كما في الرواية.
س: دخترى بدون اذن پدر شوهر كرده و داراى اولاد شده بعدا پدر ازدواج را امضا كرده آيا اجازه كاشف است و بچه محكوم به حلال زاده مىشود؟
ج: اجازه كاشف است و بعيد نيست حكم به حلال زاده بودن س: دخترى كه با زنا يا پريدن ازاله بكارت او شده است، آيا اذن ولى در نكاح وى ساقط است؟
ج: احوط رعايت اذن است.
س: هر گاه دو دختر متصل به همديگر متول شوند و زنده بمانند مىتوانند شوهر كنند با اين كه جمع بين اختين است؟
ج: جمع بين اختين جايز نيست.
س: آيا ربيبه كه بر شوهر زن محرم است بر پدر شوهر هم محرم است؟
ج: بر پدر شوهر محرم نيست.