ج: اگر معيار صدر باشد و ذيل از باب مورد و مصرف، بايد در خيرات صرف شود، و اگر معيار ذيل باشد و صدر مقدمه، پس ذيل مخصص صدر است، بايد مازاد جزء تركه باشد و چون معيار معلوم نيست و اگر شك كرديم بايد مازاد را با اجازه ورثه صرف خيرات كنند و يا با فقيرى صلح كنند، نصف مال فقير و نصف مال ورثه و اگر وارث صغير باشد ولى و وصى مىتوانند با فقيرى مصالحه كنند به مقدارى كه براى صغير صلاح باشد.
س: شخصى يك مزرعه كشاورزى تعيين كرده كه براى از نماز و روزه استيجار كنند، حال زمين ترقى كرده و اگر چند برابر سن تكليف او نماز و روزه بدهند باز زياد مىآيد، مازاد را چه كنند؟
ج: ظاهر اين است كه قيمت وقت وصيت موضوعيت دارد نه اين كه قيمت هر وقت بالغا مابلغ و زياده قيمت مثل زياده عينيه مىماند، همان طورى كه زياده عينيه از تحت وصيت خارج است زياده قيميه هم خارج است، پس در فرض سؤال به اندازه قيمت وقت وصيت و سن تكليف نماز و روزه بگيرند و مازاد را به ورثه بدهند.
ارث:
س: در منطقه ما (ايالت سر حد شمالى پاكستان) برادران با خواهران مصالحه مىكنند و مقدارى پول از برادران دريافت مىكنند و دست از ارث پدرى بر مىدارند و ميراث را برادران بين خودشان تقسيم مىكنند و خواهران حق ندارند از ارث چيزى مطالبه كنند اين رسم از قديم رايج بوده است آيا چنين مصالحهاى صورت شرعى دارد؟
ج: اگر مصالحه بعد از فوت مورث باشد مانعى ندارد و اما در حال حيات مصالحه جايز نيست چون هنوز مالك نشدهاند، و حقى هم ندارند و قياس به امضاء وصيت مازاد بر ثلث در زمان حيات موصى قياس مع الفارق است و ليس من مذهبنا قياس و اسقاط ما لم يجب است. هر چند مرحوم سيد در عروه