مسجدى است كه مسلوب المنفعه نباشد.
س: متولى از در آمد موقوفات بقعه متبركهاى و زيادى نذورات بقعه متبركه، زمينى به نام امامزاده مىخرد، سپس وقف مىكند، آيا اين عمل خريد و وقف صحيح است يا نه؟
ج: در واقف، مالكيت عين شرط نيست، ملكيت تصرف كافى است، پس اگر متولى بعد از زياد آمدن از مصارف موقوفات عامه بر بقاع متبركه و نذورات به صلاح امامزاده، زمينى را يا چيز ديگر بخرد و بعد وقف كند، هم خريد و هم وقف صحيح است.
س: زمينى را شش ساله حبس نموده آيا حابس مىتواند قبل از انقضاء مدت حبس، وقف دائم كند؟ مثل متعهاى كه قبل از انقضاء مدت، عقد دائم مىخواند؟
ج: وقف منجز نمىشود چون بالزوم حبس منافات دارد و تعليق بر انقضاء مدت حبس هم مبطل وقف است، چون تعليق مبطل است. بله بطور مسلوب المنفعة، مانعى ندارد، حبس به قوت خود باقى است.
قرض:
س: پولى كه قرض دهنده به عنوان جريمه دير كرد از قرض گيرنده مىگيرد و براى تأخير پرداخت از موعد مقرر چيزى شرط مىكند آيا رباست يا اين كه اصل قرض الحسنه است ولى اگر سر موعد بدهد چيزى نمىگيرد؟
ج: يك مورد ربا كه در جاهليت شايع بوده همين قسم بوده كه بر تأخير و براى ازدياد اصل از طرف مىگرفتند منتها يك وقت شرط زياده مطلق است در قرض، و يك دفعه در صورت عدم پرداخت در موعد شرط زياده در قرض است كه ربا و حرام است.
س: شرط زياده در ربا اصل قرض را هم باطل مىكند يا نه؟
ج: فقط زياده حرام است، اما اصل قرض صحيح است.