ديه را به ورثه مقتول بدهند و اگر مستند به يكى از آنها است عاقله او بايد تمام ديه را بدهد و خسارات ذكر شده در ذيل سؤال از ديه كسر نمىشود.
س 170 - در موردى كه كسى خطاءا جرحى بر كسى وارد نمايد آيا مانند قتل خطائى ديه آن بر عاقله است يا نه؟
ج - جرح مراتب متعدده دارد يك مرتبهاش موضحه است كه در آن و بالاتر از آن در صورت خطاء ديه بر عاقله است و در مادون موضحه ديه در مال خود جانى است اگر چه خطائى باشد و مراد از موضحه جراحتى است كه پرده روى استخوان را پاره كرده و سفيدى استخوان نمايان شده باشد.
س 171 - هر گاه ديه جراحات وارده متعدده مجموعا به قدر ديه موضحه باشد لكن هر جراحتى به تنهائى كمتر از موضحه است آيا در چنين فرضى ديه در صورت خطاء بر عاقله است يا در مال جانى؟
ج - در فرض سئوال اظهر اين است كه ديه در مال خود جانى است س 172 - شخصى مرتكب قتل خطائى گرديده هر چند جستجو شده اولياى دم را پيدا نكرده و شخص قاتل استطاعت به حج پيدا كرده بيان فرمائيد كدام يك از اين دو دين مقدم است آيا چون قتل خطائى بوده مىتواند به حج مشرف شود يا نه؟
ج - در فرض سئوال كه قتل خطائى بوده ديه بر عاقله قاتل است و چنانچه عاقله اولياء مقتول را پيدا نكنند و از دسترسى به اولياء مقتول مأيوس باشند بايد به حاكم شرع بدهند و در هر صورت چون ديه بر عهده خود قاتل نيست مستطيع است و واجب است حج بجا آورد. بلى اگر عاقله ندارد و يا عاقله متمكن از پرداخت ديه نيست يا امتناع از پرداخت ديه مىكند اداء دين مقدم است.
س 173 - در مورد قتل و يا بعض جنايات خطائى كه ديه بر عاقله است آيا اين حكم شامل همه موارد خطا مىشود يا خير؟
ج - هر گاه قاتل يا جانى اقرار به قتل يا جنايت خطائى كند ديه بر عاقله نيست بلكه بر خود قاتل يا جانى است و نيز اگر قاتل يا جانى قتل يا جنايت را به مال ديگرى غير از ديه صلح نمايد ذمه خودش مشغول مىشود و به عاقله مربوط نيست.