عمل نكردهاند و اموال باقى مانده را يكى از متصالحين كه برادر متوفى بوده با اموال خود مخلوط و مورد استفاده شخصى خود قرار داده و اموال منقول او هم حيف و ميل شده، حاليه دو نفر از وراث مصالح مدعى هستند كه چون به شرائط وصيت پدر ما عمل نشده ما حق تصرف اموال پدر خود را داريم و حق اولويت با وراث است و سه نفر متصالح هم فوت كردهاند، خواهشمنديم آنچه كه حكم شرعى اين مسأله است بيان فرمائيد.
ج - در صورتى كه آنچه مرقوم شده محقق باشد و مورد نزاع نباشد ورثه مصالح از جهت تخلف شرط حق فسخ مصالحه را دارند و پس از فسخ، تركه مصالح به ورثهاش مىرسد و ديون بايد از تركه اداء شود و سزاوار است به ساير شرائط نيز عمل شود و اگر آنچه مرقوم شده محقق نباشد و مورد نزاع باشد محتاج به مرافعه شرعيه است س 23 - زيد و عمرو مصالحه نمودند به اين كه مقدارى پول را زيد به عمرو بدهد و زمين و درخت و امثال آنها را عمرو به زيد بدهد و عمرو شرط كرده كه قوت معيشت خودش را زيد متحمل شود و در غير اين صورت يعنى اگر زيد به شرط عمل نكند حقى به زمين و درخت ندارد، آيا اين مصالحه صحيح است يا نه ج - ظاهر اين است كه صلح مورد سؤال باطل باشد به جهت اين كه شرط مزبور خلاف مقتضاى عقد صلح است و بر فرض صحت، مصالح در صورت تخلف شرط اختيار فسخ دارد.
س 24 - هر گاه شخصى منافع اموال منقول و غير منقول خود را به كسى صلح كند كه مصالح له مادام الحيوة خويش از منافع آن به هر نحوى كه خواسته باشد استفاده كند، در صورتى كه شخص مصالح، قبل از متصالح فوت شود آيا مفاد صلح مزبور، به قوت خود باقى است يا محتاج به تنفيذ ورثه مصالح خواهد بود.
ج - در فرض مذكور، مفاد صلح، بعد از موت مصالح، به قوت خود باقى است و احتياج به تنفيذ ورثه ندارد و اما اصل مال ملك ورثه مصالح است.
س 25 - اگر شخصى املاك خود را به نوادگان پسرى خود كه بعضى از آنان بالغ و بعضى نا بالغ بودهاند بده سير نمك مصالحه نمايد و براى خود تاسى سال حق فسخ قرار