هم آب جزئى، از بالاى اين قريه، لولهكشى كردهاند، براى آبيارى باغات، ضمنا حمامى هم بوسيله جهاد درست شده كه در اثر بى آبى، قابل استفاده نيست حالا اهالى اين قريه، مىتوانند از اين آب كه رو به روى اين قريه است براى حمام و غيره، استفاده كنند يا نه، بفرمائيد اين آب مال كدام قريه مىباشد، آن ده كه در نيم فرسخى مىباشد يا اين ده كه آب در مقابل اين ده مىباشد؟ ضمنا اين چشمهها هم طبيعى است.
ج - در فرض سئوال، دهى كه قبلا از اين آب استفاده مىكرده و مجرى المياه در تحت تصرف او بوده و محتمل باشد كه ذيحق بوده، فعلا نيز ذيحق، و آب متعلق به او است.
س 102 - چند اصله درخت گردو هست كه هيچ كس ياد ندارد چه كسى آن را غرس كرده، آيا رعيت كاشته يا مالك، البته قبل از انقلاب بدست مالك بوده و بعد از انقلاب بدست اهل قريه است و فعلا صاحب ندارد، اهل قريه مىتوانند تصرف نمايند يا خير؟
ج - با فرض آن كه درخت گردو قبلا دريد مالك بوده و از آن منتفع مىشده فعلا هم، حق انتفاع از آن، با مالك يا ورثه او است و تصرف رعيت، بعد از انقلاب، بدون مدرك شرعى، موجب مالكيت آنها نمىشود.
س 103 - دو قريه قبل از تقسيم، مال يك مالك بود و اين دو قريه يكى طرف بالا واقع شده و ديگرى طرف پائين و هر دو از آب يك نهر كه در زمين قريه بالائى واقع شده از قديم الايام شراكتا استفاده مىكردهاند روزها مال قريه بالائى بوده و شبها مال قريه پائين، بعد از انقلاب اهالى ده بالا آب را قطع كرده و نمىدهند وظيفه شرعى را بيان فرمائيد.
ج - در فرض سئوال كه مالك هر دو قريه يك نفر بوده اگر خود مالك با رضا و رغبت قنات را به زارعين ده بالا فروخته باشد مال ده بالا است و اگر بنحو شركت به زارعين قريه بالا و قريه پائين فروخته فعلا نيز كما في السابق هر دو قريه حق استفاده دارند و اگر اصلا مالك، آن را نفروخته فعلا نيز با اجازه او هر يك بايد استفاده كنند و تصرف در آن بدون اذن مالك شرعى جايز نيست و در صورت نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است.
س 104 - زمينهائى از فرقه ضاله بهائى را دولت مصادره كرده و بعد، همان زمينها را براى ساختمان و سكونت به افراد مستضعف واگذار كرده و اكنون عدهاى از افراد مزبور مىخواهند ساختمان ها را بفروشند آيا معامله و سكونت، در آن ساختمان ها شرعا جايز است يا خير؟