س 873 - هر گاه موصى له يك قسمت از وصيت را قبول كند و قسمت ديگر را رد كند حكمش چيست.
ج - مشكل است چون قبول با ايجاب تطابق ندارد مگر اين كه ايجاب مركب از دو ايجاب باشد مثلا موصى بگويد اين ملك مال زيد باشد و اين ملك مال عمرو به خلاف اين كه بگويد اين ملك مال زيد و عمرو باشد.
س 874 - پس از اين كه موصى وصيت نمود اگر بيهوشى يا ديوانگى عارض او شود آيا وصيت باطل مىشود يا خير.
ج - باطل نمىشود اگر چه بيهوشى يا ديوانگى تا حال مرگش ادامه پيدا كند س 875 - در موارد اعتبار قبول در وصيت آيا بايد قبول لفظى باشد يا لازم نيست ج - كفايت مىكند هر قول يا فعلى كه دلالت بر قبول كند مانند گرفتن موصى به و تصرف در آن.
س 876 - شخصى در حدود شصت سال قبل وصيت كرده كه منافع دو قطعه زمين را الى الابد در مواردى صرف كنند و در وصيت نامه كه به امضاء و مهر علماء محل رسيده به اين لفظ و اين ترتيب ذكر كرده كه يك عشر از منافع حق وصى و بيست تومان براى روضه خوانى و بيست تومان براى اعانه زوار كربلا و مشهد الرضا نفرى يك تومان ودوازده ختم قرآن به مبلغ سه تومان يعنى هر ختم قرآن دو قران و نيم و باقيمانده آن را نصف كنند نصف آن را كفاره ماه رمضان و غيره بدهند و نصف ديگر را رد مظالم چنانچه ملاحظه مىفرمائيد موارد صرف منافع به استثناء حق وصى و باقيمانده، ساير مصارف به پول تعيين شده و نمىدانيم بيست تومان چه نسبتى به اتمام منافع آن دو قطعه زمين داشته و فعلا مال الاجاره بيشتر شده اكنون منافع بچه نسبتى بايد به مصرف برسد و آيا مىتوانيم پس از دادن عشر بوصى بيست تومان قديم را تقويم كنيم و قيمت آن را از مال الاجاره فعلى صرف روضهخوانى و همين مقدار را صرف اعانه زوار نمائيم و قيمت سه تومان قديم را براى قرائت قرآن بدهيم