معين و يك قطعه باغ قرار داده و وصى هم دارد و عين وصيت نامه پس از فوت موصى به ورثه خوانده شده ورثه به احترام پدر وصيت نامه را امضا كردهاند و همگى راضى شدند و چند سال هم به وصيت عمل شده ولى پس از چندى ورثه اعتراض كردند و گفتند ما نمىدانستيم كه مورد وصيت از ثلث زيادتر است در صورت صدق مىتوانند زائد بر ثلث را به ملك خود برگردانند يا نه.
ج - در فرض مسأله كه مورد وصيت را معين كرده و ورثه امضا كردهاند حق رجوع ندارند اگر چه از ثلث بيشتر باشد.
س 846 - ما تقول سيدنا فيمن قسم ما يملكه حال حياته على ثلاثة اقسام جعل لنفسه ثلثا واوصى فيه بما يرضى الرب سبحانه و تعالى وثلثين منها قسمها على ورثته على ما فى كتاب الله من انه للذكر مثل حظ الانثيين خشية من وقوع الفتنة بينهم و عدم وصول كل ذى حق الى حقه آخذا منهم العهد والميثاق على ان لايميلوا الى الثلث الذى خص به نفسه بعد فوته ثم بعد ذاك انتقل الى رحمة الله فهل يجوز للورثة الدعوى بثلثى الثلث المزبور بحيث يصفى للمورث منه ثلث الثلث لقاعدة الميراث من ان للوارث ماتركه الميت من بعد وصية يوصى بها او دين اوليس لهم ذلك بل المعاهدة التى حلت من قبل ماضية عليهم.
ج - الظاهر ان العهد والميثاق المرقوم بين الموصى والورثة امضا منهم للوصية فلا يجوز لهم اذا كانوا كبارا استرداد ثلثى الثلث.
(تبديل و تغيير وصيت) س 847 - شخصى وصيت كرده كه باقيمانده ثلث مالش در شبهاى جمعه صرف تلاوت قرآن شود و اين كار مشكل است چون باقيمانده ثلث زياد است و اگر اين پول براى فقط قرآن خواندن آن هم فقط در شبهاى جمعه مصرف شود مشكل است در اين صورت اجازه مىفرمائيد اين پول صرف سخنرانىها و گفتن تفسير قرآن و غيره بشود يا خير.