س 821 - هر گاه صغير بعد از بلوغ ادعا كند كه وصى مال او را بدون حاجت و مصلحت فروخته قول كداميك مقدم است.
ج - در فرض سؤال وصى قسم مىخورد و قولش مقدم است بلى اگر صغير و وصى اختلاف داشته باشند به اين نحو كه صغير بگويد مال مرا بعد از بلوغ به من ندادى و وصى مدعى باشد كه دادهام قول صغير مقدم است و بر وصى لازم است كه اقامه بينه كند.
س 822 - هر گاه وصى بعد از موت موصى ديوانه شود و بعد از مدتى جنون او به كلى از بين برود آيا به وصايت باقى است يا خير.
ج - به محض جنون وصايت باطل مىشود و بعد از بهبودى هم بر نمىگردد و لازم است حاكم شرع كسى را نصب كند بلى در صورتى كه موصى شخصى را وصى قرار دهد و قبل از اينكه از دنيا برود وصى ديوانه شود و موصى تصريح كند به اينكه هر وقت ديوانگى او بر طرف شد باز هم وصى من است چنانچه بهبودى حاصل شود باز هم شخص مذكور وصى است.
س 823 - آيا لازم است وصى عادل باشد يا خير.
ج - لازم نيست و همين اندازه كه موثق و مورد اطمينان باشد كافى است اگر چه اعتبار عدالت مطابق با احتياط است.
(خيانت وصى) س 824 - شخصى در وصيتنامه خود كسانى را بعنوان وصى تعيين نموده بعضى از اوصياء در مورد ثلث تصرفاتى به نفع شخصى خود نموده و آن را به مصرف مورد نظر موصى نرسانيدهاند چون مقدارى از ثلث هنوز در تصرف وراث مىباشد و چنانچه تحويل اوصياء بدهند باز هم حيف و ميل خواهد شد تكليف شرعى وراث چيست.