ج - با فرض آن كه قبض نداده هبه باطل است و همه ورثه از آن ارث مىبرند.
س 346 - زنى در حال صحت و تندرستى و كمال عقل اموال خود را هبه شرعى نموده به عمويش و پس از گذشتن يك سال مثلا، زن مذكوره مريضه شد و در حال مرض موت همان اموال را هبه نمود به برادر پدريش در اين صورت خللى در هبه اولى وارد مىشود يا نه.
ج - در فرض مسأله در صورتى كه در هبه اول عين موهوبه به قبض متهب داده شده هبه صحيح و لازم است و براى هبه دوم موردى باقى نمانده و اگر در هبه اول به قبض نداده و هبه دوم را به قبض داده هبه اول صحيح نبوده و هبه دوم صحيح است و اگر در هبه دوم هم به قبض متهب داده نشده عين موهوبه بايد بين همه ورثه تقسيم شود.
س 347 - آيا در قبض عين موهوبه فوريت شرط است يا خير.
ج - فوريت شرط نيست و جايز است بين هبه و قبض موهوب فاصله بسيار باشد لكن انتقال عين موهوبه، به موهوب له از حين قبض حاصل مىشود پس اگر چيزى كه بخشيده شده نما آتى داشته باشد آنچه كه قبل از قبض بوده مال واهب است.
(موارد جواز رجوع در هبه و عدم جواز آن) س 348 - شخصى املاك خود را به اولاد خود هبه مىكند و خيار فسخ براى خود قرار مىدهد آيا صحيح است يا خير.
ج - جعل خيار فسخ در هبه بذى رحم جائز نيست و شرط خلاف شرع است.
س 349 - آيا در هبه معوضه تا عين باقى است واهب مىتواند رجوع كند يا خير.
ج - نمىتواند و در اين حكم تفاوتى نيست بين اين كه در خود هبه شرط عوض