پدر زن امر به فسخ كرده باشد و اما حكم طلاق واضح است كه به يد مرد است هر وقت بخواهد مىتواند زن را طلاق بدهد و نزاع موضوعى محتاج به مرافعه شرعيه است.
س 554 - شخصى زنى را كه بيوه بوده عقد نموده و بعد از اجراء صيغه نكاح به فاصله چند روزى حالت بيهوشى به اين زن دست داده و بعد از تحقيق زيادى عدهاى از اهل آن محل شهادت داده اند كه اين زن در خانه شوهر قبلى هم مبتلا به اين بيهوشى بوده و روى همين جهت طلاق داده شده و والدين دختر از كسى كه آمده به خواستگارى اين زن جريان را مخفى كردهاند و اطباء و دكترها هم تاكنون نتوانستهاند معالجه كنند و زن را هم در خانه تنها نمىشود گذاشت ممكن است اين حال هر آنى پيش بيايد آيا اين عمل باعث خيار فسخ عقد مىشود يا خير؟
ج - سكوت زن و متصديان عقد از طرف او با علم به عيب و عدم سؤال زوج تدليس موجب خيار نيست بلى اخفاء عيب در صورتى كه عقد به وصف فقدان عيب يا مبنى بر آن واقع شده باشد تدليس است ولى عدم ذكر عيب تدليس نيست.
(فسخ عقد نكاح) س 555 - هر گاه مردى زنى را به شرط بكارت ازدواج نمايد و زن ثيبه در آيد در اين صورت از مهر چيزى كم مىشود يا نه و نيز عقد فسخ مىگردد يا خير.
ج - در فرض سؤال كه شرط بكارت نموده اگر معلوم شود كه قبل از عقد باكره نبوده شوهر اختيار دارد عقد را فسخ كند و با فسخ عقد اگر دخول نكرده زن چيزى بابت مهر حق ندارد و اگر دخول نموده بايد مهر المسمى را به زن بدهد و در صورت عدم فسخ حق دارد به نسبت تفاوت مهر ثيبه بودن و باكره بودن چنين زنى از مهر المسمى كسر نمايد.
س 556 - مردى بعنوان داشتن شغل معين زنى را به عقد دائم خود در آورده