معلوم نيست احياء همه قطعات باشد مگر آن كه آب احداث كرده باشد و مهيا كرده باشد زمين را براى زراعت بلى اگر شخص متصدى اين امر قدرت بر احياء جميع اراضى مذكوره داشته باشد اين درخت كارى و خيابان بندى حيازت است و به حيازت انسان اولى به تصرف و تملك مىشود و در اين صورت مىتواند حق حيازت و اولويت خود را به غير واگذار كند و وجهى بگيرد لكن قبل از احياء اصل ملك را نمىتواند بفروشد.
(بيع به شرط) س 68 - باغى را به بيع شرط مىفروشيم مثلا هزار تومان و شرط مىكنيم كه بعد از دو سال اگر اين پول را داديم باغ مال خودمان باشد و آن باغ را اجاره مىكنيم به دويست تومان اين معامله چه صورت دارد.
ج - چنانچه بيع كند و شرط نمايد در ضمن آن اشكالى ندارد و منافع آن نيز تا فسخ نكرده مال خريدار است و اجاره آن صحيح است.
س 69 - زيد ملكى را به مبلغ معين به عمرو فروخت و عمرو هم مقدارى از آن مبلغ را به زيد پرداخت نموده و از تتمه قيمت آن مقدار چهار رأس گوسفند را عمرو بعنوان دندان براى زيد به ذمه خود گرفته كه ساليانه مقدار دو من كره به زيد بدهد و هر وقت بقيه پول زيد را پرداخت كرد گوسفند مذكور به ملك خودش بر گردد وزيد هيچ گونه حقى به گوسفند عمرو نداشته باشد در اين صورت اين معامله دندان قرار دادن گوسفند به اين نحو صحيح است يا نه.
ج - اگر مقصود اين است كه چهار رأس گوسفند معين خارجى را زيد از عمرو به مبلغ باقيمانده ثمن ملك خريده و در ضمن عقد شرط كرده باشند كه در صورتى كه تا مدت معين آن وجه را داد عمرو اختيار فسخ داشته باشد معامله صحيح است و شرط نيز در ضمن عقد بيع بنحو مفروض مانعى ندارد.
س 70 - مبلغى در حدود سيصد ريال به كسى قرض دادم و يك باب خانه از