خمس او را بپردازند و بعد از فوتش ورثه او از دادن خمس خوددارى كردند و اظهار مىدارند كه متوفى داراى اولاد صغار است و اگر به وصيت موصى عمل شود و از اين اموال برداشته شود اولاد صغار او مستأصل مىشوند بنابر اين از دادن خمس استنكاف دارند در اين صورت وصى مقصر است يا نه.
ج - اگر وصى قدرت عمل به وصيت متوفى را ندارد بر او تكليفى نيست و ليكن بر ورثه لازم است ممانعتى از پرداخت حقوق واجبه ميت ننمايند و اشخاصى كه ممانعت از عمل به وصيت مىنمايند معصيت كارند.
(تأخير در عمل به وصيت جائز نيست) س 769 - آيا خود ورثه مىتوانند سهم ثلث را از ملك مورث بردارند و به تدريج در ظرف چند سال پول آن را بپردازند تا در مصارفى كه مورث تعيين نموده خرج شود يا اين كه لازم است بدون تأخير خرج نمود.
ج - در صورتى كه موصى اذن در تأخير نداده تأخير در عمل به وصيت جايز نيست.
س 770 - زيد شخصى را وصى قرار داده كه بعد از فوت او چند سال صوم وصلوة و يك حج از تركهاش استيجار نمايد و هم چنين وجوه و مظالم و ديون او را از مالش جدا نموده به مصارف شرعيه برساند فعلا موصى فوت كرده و اموال در دست ورثه است و اگر بخواهند همه موصى به را يك دفعه بدهند چون نقد نيست بايد املاك معينى را بفروشند آيا وصى مىتواند ورثه را اجبار نمايد يا نه.
ج - بر وصى واجب است عمل به وصيت و اگر موصى اذن در تأخير نداده تأخير جايز نيست و ورثه حق ممانعت از عمل به وصيت را ندارند مگر در زائد بر ثلث مال كه نفوذ وصيت در آن موقوف به امضاء ورثه است.