پرداخت نمايم و مبلغى را از سهم سادات و سهم مبارك امام عليه السلام اداء كنم و هر سال ده روز روضه خوانى نمايم و عوائد ملك مزبور در هر سالى شش هزار تومان بوده و آن ملك را آباد نمىكند از محضر آية اللهى استدعا دارم كه اجازه فرمائيد كه شش يك در آمد آن ملك را به رعيت و كارگر بپردازم تا حاصل آن را جمع آورى و نقد كرده تا بتوانم به وصيت پدرم عمل نمايم و الا عمل كردن به وصيت او ممكن نيست.
ج - از موضوع شخصى اطلاع ندارم بنحو كلى بر وصى لازم است هر مقدار ممكن باشد از منافع مورد وصيت به مصارفى كه وصيت شده برساند و زائد بر آن تكليف ندارد و در مورد سؤال چنانچه جمع آورى عوائد و عمل به وصيت موقوف به پرداخت شش يك در آمد به كارگر است مانع ندارد.
س 861 - در بعضى از قراء رسم است كه بعد از فوت اشخاص عالمى را جهت تقسيم اموال و تركه ميت دعوت مىكنند و ثلث اموال آن ميت را ورثه به آن عالم مىدهند در اين صورت وظيفه آن عالم نسبت به آن ثلث و مصرف آن چيست.
ج - اگر ميت وصيت به ثلث كرده و مصرف معين نشده به نحوى كه در محل متعارف است مصرف شود و اگر وصيت نكرده كبار ورثه مىتوانند هر مقدار از سهم الارث خود را كه بخواهند صرف در خيرات براى ميت نمايند و در اين صورت آن عالم كه وجه را مىگيرد مصرف را از خود آنها سؤال كند.
س 862 - زيد هجده سال قبل فوت نموده است و در وصيت نامه خود تصريح كرده كه مبلغ پانصد تومان ورثه براى او نماز قضا استيجار نمايند ولى ورثه تاكنون عمل به اين وصيت ننمودهاند اكنون مىخواهند به وصيت عمل كنند در اين صورت آيا همان پانصد تومان را براى نماز قضاء بايد بدهند يا آن كه مثلا اگر با پانصد تومان در هجده سال قبل ممكن بود پنج سال نماز استيجار نمود حالا هم پنج سال استيجار كنند اگر چه اجرت آن چندين برابر پانصد تومان باشد.
ج - اگر چه وصى در اين تأخير معصيت كرده ولى ظاهر اين است كه بيش از