دائمى من به خيال اين كه او را به عقد دائمى در آوردهام اصرار داشت كه او را طلاق بدهم و من هم به كسى اظهار كردم كه اگر عيال دائمى بنده است طلاقش بدهد و چون از اين موضوع كراهت داشتم به عيال دوم گفتم كه شما به صيغه من باقى هستيد و مبلغ سى هزار ريال بابت اجرت و دو هزار تومان هم بعنوان نفقه به او پرداخت كردم و پس از گذشتن يك هفته به او گفتم رجوع كردم مرقوم فرمائيد كه بانوى مزبوره عيال بنده هست يا نه.
ج - در فرض سؤال صيغه محتاج به طلاق نيست بلكه ببذل مدت باقيمانده جدا مىشود و چون جمله مذكوره مشروط شده است به اين كه اگر دائمى باشد طلاق دهيد موجب اذن در بذل نيست و زن مزبوره در زوجيت منقطعه باقى است و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است.
س 396 - صيغه كردن زن زانيه در صورتى كه شخص نتواند از فشار شهوت خوددارى كند چه صورت دارد.
ج - صيغه كردن زن زانيه جايز است اگر چه در مشهوره احوط ترك آن است.
س 397 - اگر در عقد انقطاعى ذكر مدت فراموش شود آيا باطل است و يا عقد دائمى مىشود.
ج - باطل نيست و عقد دائمى واقع مىشود.
س 398 - اگر شوهر مدت زن متعه خود را ببخشد به شرط آن كه با شخص معينى (زيد) ازدواج نكند آيا شرط نافذ است يا نه.
ج - چنين شرطى صحيح نيست و نفوذ ندارد.
(صيغه محرميت) س 399 - آيا پدر مىتواند دختر كوچك خود را براى محرم شدن مادر آن دختر براى چند نفر هر كدام مثلا پنج روز يا كمتر به عقد غير دائم عقد نمايد يا نه