ج - با فرض خيانت بعضى از اوصياء با اذن حاكم شرع اموال مورد وصيت را تحت نظر بقيه اوصياء قرار دهند تا به وظيفه شرعى عمل كنند.
س 825 - هر گاه خيانت يا عجز وصى ظاهر شود تكليف چيست.
ج - در مورد خيانت بعضى فرمودهاند حاكم شرع مىتواند او را عزل كند لكن بعيد نيست به نفس خيانت منعزل شود و حاكم شرع مىتواند شخص ديگرى را بجاى او نصب كند يا امينى را به او منضم نمايد هر طور صلاح دانست و در صورت عجز اگر طورى باشد كه احتياج به معاون دارد حاكم شرع امينى را تعيين مىكند كه او را كمك كند و اگر به كلى عاجز شود شخص ديگرى را بجاى او نصب مىكند.
(عدول موصى از وصيت و فسخ آن) س 826 - شخصى وصيت كرد كه يك دانگ زمين او بعد از فوتش مال پسرش باشد ولى در نزديكى فوتش وصيت كرد كه يك دانگ زمين مذكور مال حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف باشد و فعلا بر پسرش مجهول است كه كدام وصيت صحيح است اولى كه نسبت به او است يا دومى كه نسبت به حضرت است ج - در فرض سؤال جايز است موصى از وصيت اول عدول نمايد و وصيت دوم او صحيح است و تا مقدار ثلث تركه نافذ است و در زائد بر ثلث موقوف به امضاء ورثه است.
س 827 - زيد از جهت جهل به مسأله اول وصيت مىكند كه فلان زمين مرا به عمرو بدهيد و بعد بگويد ثلث اموالم را در فلان موضوع خرج كنيد به خيال اين كه وصيت از اصل مال برداشته مىشود در اين صورت وصيت اول باطل است به قرينه وصيت دوم يا نه.
ج - هر دو وصيت صحيح است و در ما زاد بر ثلث محتاج به امضاء ورثه است بلى اگر وصيت دوم قرينه عرفى بر عدول از وصيت اول باشد وصيت اول باطل مىشود س 828 - شخصى در حال صحت جسم كتبا براى خود وصى تعيين نموده و بعد