س 425 - هر گاه شخصى بنحو فضولى زنى را به عقد مردى در آورد و خود آن زن با مرد ديگرى ازدواج نمايد حكمش چيست.
ج - تزويج خود زن صحيح است و محلى براى اجازه عقد اولى باقى نمىماند س 426 - هر گاه شخصى بنحو فضولى زنى را به عقد مردى در آورد در حالى كه مرد اطلاع ندارد و اين مرد مادر يا دختر آن زن را براى خود عقد كند و پس از عقد دختر يا مادر اطلاع به آن عقد فضولى پيدا كند حكمش چيست.
ج - ازدواج مرد با دختر يا مادر زن مذكور صحيح است و محلى براى اجازه عقد فضولى باقى نمىماند.
س 427 - آيا رضايت قلبى در صحت عقد و فضولى نبودن آن كه محتاج به اجازه باشد كافى است يا خير.
ج - رضايت قلبى كفايت نمىكند بنابر اين اگر مثلا زوج در حال عقد حاضر و راضى به آن باشد ولى قول يا فعلى كه دلالت بر رضايت كند از او صادر نشود ظاهرا عقد فضولى است كه مىتواند رد يا اجازه كند بلى در خصوص دختر باكره چنانچه از حال او كشف رضايت شود و سكوتش به خاطر حياء از تلفظ به اذن باشد همين اندازه كافيست.
(احكام ازدواج) س 428 - شخصى در زمان حكومت گذشته دو دختر داشته براى دختر كوچك خواستگار آمد و با شناسنامه دختر بزرگ دختر كوچك را به شوهر داده و سند بنام دختر بزرگ است ولى موقع اجراى عقد صيغه بنام دختر كوچك خوانده شد و به عكس با شناسنامه دختر كوچك دختر بزرگ را شوهر داده چنين ازدواجى چه صورت دارد.
ج - عقد نكاح صحيح است نسبت به همان دخترى كه در وقت عقد مورد اشاره بوده هر چند اسم او اسم واقعى او نبوده و با شناسنامه ديگرى عقد شده و اگر