ج - در فرض سؤال اگر حمل به زنا حاصل شده و دختر مكرهه نبوده مهر ندارد و لكن احتياط لازم آن است كه براى ارزش بكارت كه معادل با مهر المثل است با يكديگر تصالح و تراضى نمايند و اگر دختر مكرهه بوده زانى ضامن ارش بكارت است و احتياطا براى وطى نيز به اضافه ارش بكارت با يكديگر تصالح و تراضى نمايند و در اين صورت بچه ملحق به دختر است و در صورت اول كه هر دو به اختيار زنا كردهاند بچه ملحق به هيچ كدام نيست و از يكديگر ارث نمىبرند و از جهت محرميت اقوى حصول محرميت بين آنها است و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است س 494 - شخصى داراى همسرى است كه چند روزى در ايام قاعدگى و بعد از پاك شدن از حيض شوهر با او هم بستر نگشته ولى بعد از مدتى زن حمل برداشته و مدعيه است كه حمل از شوهرم مىباشد و شوهر انكار دارد لكن از طرف دادگاه خانوادگى امر به تجزيه خون شده آيا در شرع مقدس اسلام تجزيه خون حجيت دارد جهت تشخيص ولد يا نه و عمده سؤال در جمله دوم يعنى در تجزيه خون است.
ج - چون در حال حمل حائض شدن ممكن است و او ملحق بزوج است كه زن در فراش او است و در صورتى كه عقد دائم باشد مرد نمىتواند با ملاعنه نفى ولد نمايد و حكم ملاعنه در رساله عمليه بيان شده و تجزيه خون حجت شرعى نمىباشد.
س 495 - لو تمتع رجلان بامرأة في اسبوع معين وكان احدهما يأتيها ليلا والاخر نهارا ولا يعلم احدهما بالاخر وذلك بغش المرئة لهما فاتت بولد من هذا العمل فبمن يلحق الولد ان لم يعلم سبق احدهما وهل للقرعة محل هناام لا.
ج - في مفروض السؤال لابد في اللحوق باحدهما من القرعة.
س 496 - تلقيح نطفه مرد به عيال خودش جايز است يا خير و اولاد ملحق به هر دوى آنها است و يا ملحق به يكى از آنها وارث مىبرند يا نه و تلقيح نطفه اجنبى به اجنبيه چه صورت دارد.