پدر منسوب به حضرت ابو الفضل العباس عليه السلام باشد مىتواند در صورت فقر سهم سادات بگيرد و سيد علوى است.
س 367 - آيهاى كه براى اثبات وجوب خمس، استناد به آن مىشود آيه 41 از سوره انفال است و اين آيه و آيات قبل و بعد آن، در مورد جنگ بين مسلمين و كفار است و مفاد آيه (واعلموا انما غنمتم...) خمس غنائم جنگى است نه آنچه انسان از در آمد و حقوق و كسب خود پس انداز مىكند كما اين كه اهل جماعت كه اين كلام، زبان مادرى آنها است اين چنين استنباط كردهاند ديگر آن كه اين آيه، خمس را خاص خدا و رسول و يتيمان و بينوايان و ابن السبيل بطور مطلق نموده و دلالت بر اين كه ابن السبيل و يا يتيم و يا بينوايان، از سادات باشند ندارد مطلب سوم اين كه بر فرض، با استفاده از روايات مثلا گفتيم بايد اين سه گروه، از سادات باشند ولى چه كنيم با گفتار پيغمبر صلى الله عليه و سلم كه فرموده من چيزى از شما نمىخواهم جز دوستى خويشانم مگر غرض از دوستى، غنيمت جنگى و يا دادن خمس به سادات است وانگهى بر فرض قبول اين مطالب، با چه ملاك و معيار صحيحى كه دور از اشتباه باشد سادات را بشناسيم با توجه به گذشت زمان و هزاران عامل ديگر، آيا كليه افرادى كه عمامه و شال سبز و سياه دارند از نسل ائمه معصومين صلوات الله عليهم اجمعين هستند و حال آن كه تعدادى حتى از امام زادههاى ايران كه شجره نامه مشخص و معينى ندارند از نظر عامه مردم مورد شك و ترديد مىباشند؟.
ج - راجع به آيه خمس، مجرد اين كه آيات قبل و بعد آن، راجع به جهاد و جنگ با كفار است سبب اختصاص كلمه (غنمتم) به غنائم جنگى نمىشود با اين كه در عرف لغت، به ارباح مكاسب و فوائد ديگر مثل هبه و گنجها و معادن نيز اطلاق مىشود چنانچه صاحب مجمع البيان تصريح دارند. و اين كه نوشتهايد اين كلام، زبان مادرى اهل جماعت است عجيب است، مگر اهل جماعت، همه عرب بودهاند و يا شيعه همه عجم؟ تمام ائمه شيعه و علماى بزرگ امثال سيد مرتضى و سيد رضى و شيخ مفيد و اصحاب و خواص ائمه، اكثرا زبان مادريشان عربى بوده است و به عكس، بعضى او پيشوايان اهل سنت مثل ابو حنيفه از عجم بودهاند به علاوه