ممكن باشد بايستد و اگر ميان ايستادن در جزء پيشين و يا جزء بعد از آن مردد شود، جزء پيشين را مقدم بدارد (1)، و اگر شخص عاجز از ايستادن در موضع عجز باشد، بنشيند، و اگر در بين قرائت باشد بايد ساكت شود و وقتى كه نشست و قرار گرفت از همان موضع شروع به خواندن كند و همچنين است اگر نشسته باشد و نتواند بايستد و نيز اگر به منظور قرائت نشسته باشد و بخواهد به ركوع رود لازم است كه در صورت امكان قيام را بجا آورد و بعد به ركوع برود.
(مسأله 736): عجزى كه مجوز نشستن دارد عجزى است كه فرد آن را در وسع خود نبيند و اگر با عاجز بودن به خود فشار آورد و نماز بخواند نمازش باطل است (2)، و در تحقق عجز درد شديدى كه تحمل آن مشقت داشته باشد و يا باعث افزايش مرض و يا بوجود آمدن مرض ديگرى شود، كفايت مىكند و در اين امور مظنه نيز كافى است.
(مسأله 737): اگر شخص عاجز شود در نشستن بدون تكيه بايد به قدرى كه مىتواند راست بنشيند و اگر عاجز از اين مقدار هر چند به اجرت باشد بايد بخوابد و خوابيدن او به گونهاى است كه بر دست راست ورو به قبله باشد و خوابيدن بر دست راست را بر دست چپ ترجيح دهد و اگر نتوانست بر دست چپ