روايت مىكند كه مىگويد:
" حضرت على (عليه السلام) حكم حاكمى را كه به وسيله كتابت ابلاغ شده بود تنفيذ نمىكرد نه در حدود و نه در غير حدود و اين وضع استمرار داشت تا اين كه بنى اميه حكومت را به دست گرفتند پس با بينه حكم را تنفيذ مىكردند " (1).
براى تحقيق و بررسى اين مسأله لازم است كه نقاط ضعف ابلاغ حكم به وسيله كتابت را بيان كنيم:
در اين زمينه مقدمتا بايد به كيفيت صدور حكم و ابلاغ آن اشاره كنيم.
آنچه كه بين فقها در باب كيفيت صدور حكم مسلم است آن است كه حكم بايد به صورت لفظ انشاء شود، چون حكم از مقوله انشاء است، و انشاء بايد به صورت لفظ اداء شود. بنابر اين در ابلاغ حكم به وسيله كتابت چند نقطهء ضعف وجود دارد:
1 - احتمال عدم جديت در كتابت و احتمال آن كه كتابت براى منظور ديگرى بوده است.
2 - احتمال جعل و تزوير.
3 - احتمال صدور حكم و انشاى آن به صورت كتابت نه به صورت لفظ.
شكى نيست كه در فرض يكى از اين سه احتمال، حكم نامه (دادنامه) معتبر نبوده و نمىتوان بر آن ترتيب اثر داد و آن را به عنوان دليل پذيرفت اما اگر هيچ يك از اين احتمالات در بين نبود و طرف از نوشته و حكم نامه علم به صحت مندرجات آن پيدا كرد، پس معلوم نيست كه معقد اجماع اين صورت را شامل شود. به همين