مسأله 1937 - فقيرى كه خرج سال خود و عائلهاتش را ندارد، اگر خانهاى دارد كه ملك او است و در آن نشسته، يا مال سوارى دارد، چنانچه بدون اينها نتواند زندگى كند، اگر چه براى حفظ آبرويش باشد، مىتواند زكات بگيرد و همچنين است اثاث خانه و ظرف و لباس تابستانى و زمستانى و چيزهائى كه به آنها احتياج دارد و فقيرى كه اينها را ندارد، اگر به اينها احتياج داشته باشد، مىتواند از زكات خريدارى نمايد.
مسأله 1938 - فقيرى كه ياد گرفتن صنعت براى او مشكل نيست بنابر احتياط واجب بايد ياد بگيرد و با گرفتن زكات زندگى نكند. ولى ما دامى كه از تحصيل مخارج عاجز است، مىتواند زكات بگيرد.
مسأله 1939 - به كسى كه قبلا فقير بوده و مىگويد: فقيرم، اگر چه انسان از گفته او اطمينان پيدا نكند، مىشود زكات داد.
مسأله 1940 - كسى كه مىگويد فقيرم و قبلا فقير نبوده يا معلوم نيست فقير بوده يا نه، چنانچه از گفته او اطمينان پيدا نشود، احتياط واجب آنست كه با و زكات ندهند.
مسأله 1941 - كسى كه بايد زكات بدهد، اگر از فقيرى طلبكار باشد، مىتواند طلبى را كه از او دارد، بابت زكات حساب كند.
مسأله 1942 - اگر فقير بميرد و مال او به اندازه قرضش نباشد، انسان مىتواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند. ولى اگر مال او به اندازه قرضش باشد و ورثه قرض او را ندهند، يا به جهت ديگر انسان نتواند طلب خود را بگيرد، بنابر احتياط واجب نبايد طلبى را كه از او دارد، بابت زكات حساب كند.
مسأله 1943 - چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير مىدهد لازم نيست