مسأله 2539 - اگر زنى كسى را وكيل كند كه مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر همان كس را وكيل كند كه زن را طلاق دهد، چنانچه مثلا اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد كيل، صيغه طلاق را اين طور مىخواند: عن موكلتى فاطمة بذلت مهرها لموكلى محمد ليخلعها عليه. پس از آن بدون فاصله مىگويد: زوجة موكلى خالعتها على ما بذلت هى طالق. و اگر زنى كسى را وكيل كند كه غير از مهر چيز ديگرى را به شوهر او ببخشد كه او را طلاق دهد، وكيل بايد بجاى كلمه مهرها آن چيز را بگويد مثلا اگر صد تومان داده بايد بگويد: بذلت مأة تومان.
طلاق مبارات مسأله 2540 - اگر زن و شوهر يكديگر را نخواهند و زن مالى به مرد بدهد او را طلاق دهد، آن طلاق را مبارات گويند.
مسأله 2541 - اگر شوهر بخواهد صيغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بايد بگويد: با رأت زوجتى فاطمة على مهرها فهى طالق - يعنى مبارات كردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست - و اگر ديگرى را وكيل كند، وكيل بايد بگويد: بارأت زوجة موكلى فاطمة على مهرها فهى طالق و در هر دو صورت اگر بجاى كلمه على مهرها - بمهرها بگويد اشكال ندارد.
مسأله 2542 - صيغه طلاق خلق و مبارات بايد به عربى خوانده شود ولى اگر زن براى آن كه مال خود را به شوهر ببخشد مثلا به فارسى بگويد: براى طلاق، فلان مال را به تو بخشيدم اشكال ندارد.
مسأله 2543 - اگر زن در بين عده طلاق خلع، يا مبارات از بخشش خود بر گردد، شوهر مىتواند رجوع كند و بدون عقد دوباره او را زن خود قرار دهد.