احكام طلاق مسأله 2507 - مردى كه زن خود را طلاق مىدهد، بايد بالغ و عاقل باشد و به اختيار خود طلاق دهد و اگر او را مجبور كنند كه زنش را طلاق دهد، طلاق باطل است. و نيز بايد قصد طلاق داشته باشد، پس اگر صيغه طلاق را به شوخى بگويد صحيح نيست.
مسأله 2508 - زن بايد در وقت طلاق از خون حيض و نفاس پاك باشد و شوهرش در آن پاكى با او نزديكى نكرده باشد و تفصيل اين دو شرط در مسائل آينده گفته مىشود.
مسأله 2509 - طلاق دادن زن در حال حيض يا نفاس در سه صورت صحيح است. اول - آن كه شوهرش بعد از ازدواج با نزديكى نكرده باشد.
دوم - آن كه معلوم باشد آبستن است و اگر معلوم نباشد و شوهر در حال حيض طلاقش بدهد، بعد بفهمد آبستن بوده احتياط مستحب آنست كه دوباره او را طلاق دهد ولى قبل از طلاق دوم با او معامله زن و شوهرى ننمايد. سوم - آن كه مرد بواسطه غايب بودن نتواند بفهمد كه زن از خون حيض يا نفاس پاك است يا نه.
مسأله 2510 - اگر زن را از خون حيض پاك بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود كه موقع طلاق در حال حيض بوده، طلاق باطل است و اگر او را در حيض بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود پاك بوده، طلاق صحيح است.
مسأله 2511 - كسى كه مىداند زنش در حال حيض يا نفاس است، اگر غائب شود - مثلا مسافرت كند - و بخواهد او را طلاق دهد، بايد تا مدتى كه معمولا زن از حيض يا نفاس پاك مىشود صبر كند و بعد طلاق دهد.