اول - فقير، و آن كسى است كه مخارج سال خود و عائلهاتش را ندارد.
و كسى كه صنعت يا ملك يا سرمايهاى دارد كه مىتواند مخارج سال خود را از منافع آن بگذراند فقير نيست. دوم - مسكين، و آن كسى است كه از فقير سخت تر مىگذراند. سوم - كسى كه از طرف امام عليه السلام يا نائب امام مأمور است كه زكات را جمع و نگهدارى نمايد و به حساب آن رسيدگى كند و آن را به امام عليه السلام يا نائب امام يا فقرا برساند. چهارم - كفارى كه اگر زكات به آنان بدهند بدين اسلام مايل مىشوند، يا در جنگ به مسلمانان كمك مىكنند ولى بعيد نيست كه اعطاء و دادن اين قسم مخصوص به امام (عليه السلام) باشد. پنجم - خريدارى بنده براى آزاد كردن. ششم - بدهكارى كه نمىتواند قرض خود را بدهد. هفتم - سبيل الله يعنى هر كار خير و عمل نيكى كه از شارع مقدس نسبت به آن تشويق شده باشد. مثل ساختن مدرسه علوم دينيه و پل و منزلگاه براى مسافرين و زوار و مسجد و دار الايتام و تعظيم شعائر و طبع كتب دينى و نشر معارف اسلامى و هر كارى كه موجب تقرب به خداوند متعال باشد. هشتم - ابن السبيل يعنى مسافرى كه در سفر درمانده شده و احكام اينها در مسائل آينده گفته خواهد شد.
مسأله 1934 - جايز است در يك دفعه مقدارى زكات به فقير بدهند كه غنى شود ولى اگر به مقدار مخارج يك سال گرفت بعد نمىتواند، تا به قدر مخارج سال دارد بگيرد.
مسأله 1935 - كسى كه مخارج سالش را داشته، اگر مقدارى از آن را مصرف كند و بعد شك كند كه آنچه باقى مانده به اندازه مخارج سال او هست يا نه نمىتواند زكات بگيرد.
مسأله 1936 - صنعتگر يا مالك يا تاجرى كه در آمد او از مخارج سالش كمتر است، مىتواند براى كسرى مخارجش زكات بگيرد، و لازم نيست ابزار كار، يا ملك يا سرمايه خود را به مصرف مخارج برساند.