بوجوب معروف و حرمت منكر، و ايمن باشد از اشتباه خودش.
دوم: آن كه احتمال بدهد كه امر و نهى او تأثير داشته باشد، پس اگر احتمال عقلائى ندهد كه امر و نهى او اثر دارد، وجوب آن ساقط مىشود.
سوم: آن كه كسى كه واجب را ترك نموده و يا فعل حرام را بجا آورده، اصرار به آن داشته باشد، پس اگر بداند كه مرتدع شده و بعد مرتكب نمىشود ساقط مىشود.
چهارم: آن كه واجب بودن معروف و حرام بودن منكر در حق فاعل، منجز و ثابت باشد و در ترك واجب و فعل حرام عذرى نداشته باشد، پس اگر فاعل معتقد باشد به مباح بودن فعل حرامى و يا به جواز ترك واجبى در اين صورت امر به معروف و نهى از منكر، ساقط مىشود. و همين طور است در هر موردى كه تارك واجب و فاعل حرام عذر داشته باشد.
بلى از راه تنبيه غافل و ارشاد جاهل، تنبيه و ارشاد، لازم است.
پنجم: آن كه در امر و نهى او مفسده و ضررى نباشد، پس با احتمال عقلائى به ضرر و مفسده، ساقط مىشود.
درجات امر به معروف و نهى از منكر:
مسأله 2863 - لازمه ايمان به خداوند متعال و ايمان به انبياء عظام صلوات الله عليهم اجمعين و ايمان به احكام الهى آنست كه شخص مؤمن، قلبا از منكر و معصيت خداوند متعالى، منزجر باشد و منكر را قلبا انكار كند.
مسأله 2864 - چون مقصود از امر به معروف و نهى از منكر آنست كه مرتكب فعل حرام و ترك واجب، اين عمل را ترك كند پس اگر به مجرد اظهار كراهت از اين عمل - و لو به اعراض و ترك معاشرت مراوده - مرتكب،