مسأله 1878 - اگر انسان گندم يا جو يا خرما يا انگور را بخرد و بداند كه فروشنده زكات آن را داده، يا شك كند كه داده يا نه، چيزى بر او واجب نيست. و اگر بداند كه زكات آن را نداده، چنانچه حاكم شرع معامله مقدارى را كه بايد از بابت زكات داده شود، اجازه ندهد معامله آن مقدار باطل است. و حاكم شرع مىتواند مقدار زكات را از خريدار بگيرد. و اگر معامله مقدار زكات را اجازه دهد، معامله صحيح است. و خريدار بايد قيمت آن مقدار را به حاكم شرع بدهد و در صورتى كه قيمت آن مقدار را به فروشنده داده باشد، مىتواند از او پس بگيرد و همچنين صحيح مىشود اگر بعد از معامله خود فروشنده زكات آن را بدهد.
مسأله 1879 - اگر وزن گندم و جو و خرما و كشمش موقعى كه تر است به حد نصاب برسد و بعد از خشك شدن كمتر از آن شود، زكات آن واجب نيست.
مسأله 1880 - اگر گندم و جو و خرما را پيش از خشك شدن مصرف كند، چنانچه خشك آنها به اندازه نصاب باشد، بايد زكات آنها را بدهد.
مسأله 1881 - خرمائى كه تازه آن را مىخورند و اگر بماند خيلى كم مىشود يا بعد از خشك شدن به آن خرما نمىگويند، چنانچه مقدارى باشد كه خشك آن به حد نصاب برسد زكات آن واجب است.
مسأله 1882 - گندم و جو و خرما و كشمشى كه زكات آنها را داده، اگر چند سال هم نزد او بماند زكات ندارد.
مسأله 1883 - اگر گندم و جو و خرما و انگور از آب باران يا نهر مشروب شود، يا مثل زراعتهاى مصر از رطوبت زمين استفاده كند، زكات آن ده يك است و اگر با دلو و مانند آن آبيارى شود، زكات آن بيست يك است و اگر مقدارى از باران، يا نهر، يا رطوبت زمين استفاده كند و به همان مقدار از