معمولا زنها از حيض يا نفاس پاك مى شوند صبر كند.
مسأله 2498 - اگر مردى كه غائب است بخواهد زن خود را طلاق دهد، چنانچه بتواند اطلاع پيدا كند كه زن او در حال حيض يا نفاس است، يا نه، اگر چه اطلاع او از روى عادت حيض زن، يا نشانه هاى ديگرى باشد كه در شرع معين شده، بايد تا مدتى كه معمولا زنها از حيض يا نفاس پاك مى شوند صبر كند.
مسأله 2499 - اگر با عيالش كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و بخواهد طلاقش دهد، بايد صبر كند تا دو باره حيض ببيند و پاك شود. ولى زن را كه نه سالش تمام نشده، يا آبستن است، اگر بعد از نزديكى طلاق دهند، اشكال ندارد، و همچنين است اگر يائسه باشد يعنى اگر سيده است بيشتر از شصت سال و اگر سيده نيست بيشتر از پنجاه سال داشته باشد.
مسأله 2500 - اگر زنى كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و در همان پاكى طلاقش دهد، چنانچه بعد معلوم شود كه موقع طلاق آبستن بوده، بنا بر احتياط مستحب دو باره او را طلاق دهد.
مسأله 2501 - اگر با زنى كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و مسافرت نمايد، چنانچه بخواهد در سفر طلاقش دهد، بايد بقدرى كه زن معمولا بعد از آن پاكى خون مى بيند و دوباره پاك مى شود صبر كند.
مسأله 2502 - اگر مرد بخواهد زن خود را كه به واسطه مرضى حيض نمى بيند طلاق دهد، بايد از وقتى كه با او نزديكى كرده تا سه ماه از جماع با او خود دارى نمايد و بعد او را طلاق دهد.
مسأله 2503 - طلاق بايد به صيغه عربى معين كه بعدا ذكر مى شود صحيح خوانده شود، و دو مرد عادل آن را بشنوند، و اگر خود شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد، بايد بگويد: زوجتى فاطمه طالق يعنى زن من فاطمه رها است، و اگر ديگرى را وكيل كند ان وكيل بايد بگويد زوجة موكلى فاطمة طالق.