مسأله 2448 - اگر زنى از زنا آبستن شود، در صورتى كه خود آن زن با مردى كه با او زنا كرده يا هر دوى آنان مسلمان باشند براى آن زن جايز نيست بچه را سقط كند.
مسأله 2449 - اگر كشى با زنى كه شوره ندارد و در عده كسى هم نيست زنا كند، چنانچه بعد او را عقد كند و بچه اى از او پيدا شود، در صورتى كه ندانند از نطفه حلال است يا حرام، آن بچه حلال زاده است.
مسأله 2450 - اگر مرد نداند كه زن در عده است و با او ازدواج كند، چنانچه زن هم نداند و بچه اى از آنان به دنيا آيد، حلال زاده است و شرعا فرزند هر دو مى باشد. و اگر زن مى دانسته كه در عده است بچه، فرزند پدر است و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به يكديگر حرام مى باشند.
مسأله 2451 - اگر زن بگويد يائسه ام مى شود حرف او را قبول كرد ولو ثقه نباشد و همچنين اگر بگويد شوهر ندارم، حرف او قبول مى شود مگر ان كه قبلا شوهر داشته و ادعا كند موت او را يا طلاق را و زن در دعوى خود متهمه باشد در اين صورت بنا بر احتياط نبايد حرف او را بدون تفحص از حالش قبول كرد.
مسأله 2452 - اگر بعد از آنكه انسان با زنى ازدواج كرد، كسى بگويد آن زن شوهر داشته و زن بگويد نداشتم چنانچه شرعا ثابت نشود كه زن شوهر داشته بايد حرف زن را قبول كرد.
مسأله 2453 - تا هفت سال بچه تمام نشده، پدر نمى تواند او را از مادرش جدا كند.
مسأله 2454 - مستحب است در شوهر دادن دخترى كه بالغه است يعنى مكلف شده عجله كنند، حضرت صادق عليه السلام فرمودند يكى از سعادتهاى مرد آن است كه دخترش در خانه او حيض نبيند.