ج - در فرض سئوال اگر راننده تقصير كرده باشد و شكسته بطور كامل بهبود يافته باشد و راننده هشتاد دينار طلاى مسكوك يا قيمت آن را بدهد مجزى است و چنانچه بخواهد حله بدهد شانزده حله بدهد كه هر حله دو پارچه است مانند دو جامه احرام از حله يمنى يا قيمت آن و تعيين قيمت حله، با نظر خبره است اگر حله يمنى در بلاد باشد و در قتل خطائى و هم چنين از موضحه به بالا اگر خطائى باشد ديه بر عاقله است و اگر عاقله نيست بر خود جانى است و چنانچه عاقله و جانى متمكن از دادن ديه نباشد بر بيت المال است.
س 113 - ديه شكسته شدن يك استخوان از دو استخوان ساق پا چقدر مىشود و در صورت توافق به قيمت دينار آيا مىشود كه طلاى درجه اعلاء مورد ارزيابى قرار گيرد و يا از درجه پائين تر؟
ج - ديه شكستن يك استخوان از دو استخوان ساق پا پنجاه دينار است از طلاى مسكوك بسكه معامله از طلاى معمولى.
س 114 - شخصى دو تير خورده يكى از جلو به شانه او اصابت كرده و تا نزديكى استخوان شانه رفته و تير ديگر از باطن ذراع نزديك به مچ اصابت نموده و تا نزديك آرنج ميان گوشت رفته و به استخوان آسيب نرسانده ديهاش چه مقدار است و شانه و ذراع راست و چپ فرق مىكند يا نه؟
ج - در جرح وارد بر شانه ارش بايد داده شود و اما جرح وارد به نزديك مچ اگر سوراخ نموده و از آرنج خارج شده، صد دينار ديه آنست و اگر سوراخ نكرده در صورتى كه به پرده نازك روى استخوان نرسيده يك شتر و نصف و به طلا پانزده دينار و اگر به پرده رسيده دو شتر يا بيست دينار طلا ديه آن است و فرقى بين راست و چپ نيست و احتياط به مصالحه ترك نشود.
س 115 - شخصى گلوله از پشت كف او اصابت كرده و از باطن كف بيرون رفته البته معلوم است كه اين تير گوشت و استخوان و رگ را از بين برده و تا كنون كه حدود سه ماه است از معالجهاش مىگذرد هنوز انگشتان دستش كاملا راست نمىشود ديهاش چه مقدار است؟
ج - ديه جرح مفروض وارد بر دست صد دينار است و اگر موجب نقص دست شود ارش نيز بايد بدهد.