س 13 - غاصب و متعدى فوق الذكر مزاحم استفاده وراث از ملك و زمين غصب شده هم مىباشد، به عذر اين كه ممكن است به ساختمان و زير زمينى خسارت متوجه شود در اين صورت چنانچه صدمه و تلفات به ملك غاصب و وراث فوق الاشاره وارد آيد مسئول و مقصر كى است و ورثه حق دخل و تصرف در زمين غصب شده خودشان را دارند يا خير؟
ج - در مورد سؤال صاحبان ملك مىتوانند غاصب را الزام به رفع يد از ملك مغصوب نمايند و چنانچه امتناع نمود مىتوانند به دادگاه اسلامى مراجعه نموده و بوسيله حاكم شرع، غاصب را مجبور به رفع مزاحمت كنند و ضرر مترتب بر رفع يد متوجه غاصب است.
س 14 - ملكى در زمان سابق در يد و تصرف شخصى بوده و فعلا در يد و تصرف شخص ديگر مىباشد وذو اليد قبلى ادعاء مالكيت آن را مىنمايد وذو اليد فعلى مىگويد شما از اول مالك نبوديد و اين ملك از همان زمان كه در يد تو بوده مربوط به شخص ديگر يا خودم بوده، خلاصه نزاع ذو اليد فعلى با ذو اليد قبلى نسبت به زمان تصرف و يد ذو اليد قبلى مىباشد در اينجا قول كدام مقدم است؟
ج - در فرض مسأله قول ذو اليد قبلى مقدم است وذو اليد فعلى اگر مدعى ملكيت خودش در آن زمان باشد محتاج به اثبات شرعى است و اگر مدعى ملكيت غير باشد دعوايش مسموع نيست.
س 15 - هر گاه وكيل دعاوى شركت تجارى كه در زمان مديران اسبق شركت وكالت كلى و نا محدود براى اقامه دعاوى و شكايات داشته است عليه شخصى در زمان حاضر اعلام شكايت كيفرى بعنوان كلاهبردارى بنمايد كه منجر به صدور حكم برائت مدعى عليه شود آيا مدير زمان شكايت شركت تجارى بعنوان مفترى تعزير مىشود يا خير؟
ج - مدعى وقتى نتوانست مدعاى خود را اثبات كند مفترى بر او صدق نمىكند تا تعزير به اين عنوان بر او باشد بنابر اين در مفروض سؤال چيزى بر شاكى نيست.
س 16 - از نطر شرعى محاكمه مشتكى عنه به مجرد شكايت كتبى شاكى بدون اين كه در محكمه حاضر گردد جايز است يا نه؟
ج - بنابر احتياط و دقت كامل در صورتى كه ممكن باشد بايد مدعى عليه در مجلس