(مسأله 1556): ملاك فقر اين است كه شخص مخارج ساليانه خود و عيالش را نداشته باشد، نه بالفعل و نه بالقوه، مثل اينكه سرمايهاى دارد كه منافع آن را براى مخارج ساليانه خود قرار داده باشد و يا مثل نماء مستقلات و يا كسب لايق به حال شخص، پس صاحبان درآمدهايى كه از كسب لايق خود قادر بر تحصيل مخارج ساليانه خود بدون عسر و حرج باشند، فقير و مسكين نيستند.
(مسأله 1557): اگر براى شخصى كسب مخارج منافى با واجبى مانند تحصيل اجتهاد و مقدمات آن باشد، تلاش براى كسب مخارج لازم نيست و او فقير محسوب مىشود.
(مسأله 1558): اگر فردى خانه و كنيز و غلام و يا حيوان سوارى (1) داشته باشد كه به آنها نياز داشته و لايق او باشند، مانع گرفتن زكات نمى شود، بلكه ظاهر اين است كه هر چه براى شخص از آسياب و ظروف و فرش و كتب علمى و... لازم باشد منافى فقر او نيست.
(مسأله 1559): اگر كسى سرمايهاى داشته باشد و با آن معامله بنمايد ولى سود آن كفايت مخارج او را نكند فقير است ولى اگر براى مخارجش كافى باشد ديگر فقير نيست، و حكم كسى كه كسب و يا صنعتى داشته باشد نيز چنين است.
(مسأله 1560): اگر كسى ادعاى فقر نمايد (2) و درستى و نادرستى ادعاى او معلوم باشد، مى توان عمل به مقتضى حال او نمود ولى اگر مجهول باشد، حرفش قابل قبول است، چه قوى باشد چه ضعيف، چه تحصيل علم ممكن