معامله با آن رائج باشد، بنابر احتياط زكات آن واجب است. و اگر معامله با آن رائج نباشد اگر چه پول طلا و نقره به آن بگويند، زكات آن واجب نيست.
مسأله 1909 - كسى كه طلا و نقره دارد، اگر هيچ كدام آنها به اندازه نصاب اول نباشد - مثلا 104 مثقال نقره و 14 مثقال طلا داشته باشد - زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1910 - چنان كه سابقا گفته شد زكات طلا و نقره در صورتى واجب مىشود كه انسان يازده ماه مالك مقدار نصاب باشد و اگر در بين يازده ماه، طلا و نقره از نصاب اول كمتر شود، زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1911 - اگر در بين يازده ماه طلا و نقرهاى را كه دارد با طلا يا نقره يا چيز ديگر عوض نمايد يا آنها را آب كند، زكات بر او واجب نيست.
ولى اگر براى فرار از دادن زكات اين كارها را بكند، احتياط مستحب آنست كه زكات را بدهد.
مسأله 1912 - اگر در ماه دوازدهم پول طلا و نقره را آب كند، بايد زكات آنها را بدهد و چنانچه بواسطه آب كردن، وزن يا قيمت آنها كم شود، بايد زكاتى را كه پيش از آب كردن بر او واجب بوده بدهد.
مسأله 1913 - اگر طلا و نقرهاى كه دارد خوب و بد داشته باشد، مىتواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن بدهد ولى بهتر است زكات همه آنها را از طلا و نقره خوب بدهد.
مسأله 1914 - طلا و نقرهاى كه بيشتر از اندازه معمول فلز ديگر دارد، اگر خالص آن به اندازه نصاب برسد، انسان بايد زكات آن را بدهد. و چنانچه شك دارد كه خالص آن به اندازه نصاب هست يا نه، بنابر احتياط واجب بايد بوسيله آب كردن يا از راه ديگر مقدار خالص آن را معلوم كند.