س: مقتول داراى صغار است آيا اولياء كبار مىتوانند با پرداخت حق ديه صغار قاتل را قصاص كنند؟
ج: استقلال يكى از اولياء دم به قصاص كردن بدون اذن بقيه محل اشكال است.
س: ولى دم مقتول صغير است، آيا ولى صغير مانند پدر و جد پدرى حق قصاص مقتول را دارند؟
ج: ثبوت ولايت براى ولى صغار مقتول مثل جد و پدر و يا حاكم در مثل قصاص محل اشكال است.
س: هر گاه اولياء دم در قتل عمدى راضى به ديه شوند و قاتل را عفو كردند قاتل آزاد مىشود و هيچ گونه تعزيرى و حدى در شرع براى او مقرر نشده فقط كفاره دارد، آيا اين حكم باعث جرأت بر قتل نمىشود؟
ج: ورثه مقتول اختيار دارند در صورت معلوم شدن قاتل، قصاص يا عفو كنند و اما اين كه در بعضى موارد قاتل جرى مىشود در قتل، بايد دانست كه احكام شرع مبنى بر تشريع است نه منع تكوينى و براى ردع تشريعى همان كفاره كافى است و چون عقوبت قصاص كه براى قاتل قرار داده حق الناس است، با عفو صاحب حق ساقط مىشود و لكن كفاره براى جنبه حق اللهى آن كافيست، براى ردع تشريعى.
س: آيا برادر مىتواند در دفاع از ناموس خواهر خود مهاجم را كه قصد تجاوز داشته بكشد با آن كه زن داراى شوهر است؟
ج: هر گاه زن مورد تجاوز ناموسى قرار بگيرد و دفاع از او متوقف باشد به قتل مهاجم جايز است براى شوهر و برادر، قتل به عنوان دفاع، و خون مهاجم هدر است.
س: زنى است كه مبتلا به بيمارى مغزى و بنا بوده او را عمل جراحى مغزى بكنند چند نفر از همسايگان زن و مرد با سابقه عداوتى كه با او و شوهر او داشتهاند شوهر او را به بهانهاى به كوچه مىخوانند و با چاقو و چوب او را مجروح مىكنند و شوهر سعى مىكرده كه اين نزاع به داخل خانه كشيده نشود و