نيز نقل فرموده كه آن بزرگوار فرمودند: " اف لرجل لا يفرغ نفسه في كل جمعة لا مردينه فيتعاهده ويسأل عن دينه " (1) اف بر مردى كه در هر جمعهاى خويشتن را براى امر دينش يكسره فارغ و آماده ننمايد تا از امر دينى خود مواظبت نموده و راجع به دين خود تحقيق و سؤال بنمايد.
اكنون نوبت بدين مطلب مىرسد كه در ابعاد مختلفه امور دينى از چه كسى بايد سؤال كرد و به تعبير ديگر، اهل ذكر كه قرآن كريم، انسانها را به آنان حواله داده چه كسانىاند؟
واضح و روشن است كه مصداق اصل و فرد بارز و نمونه شاخص اهل ذكر ائمه طاهرين و جانشينان دوازده گانه رسول الله صلى الله عليه وآله مىباشند و روايات متعدده در اين موضوع در اصول كافى (2) و نيز در تفسير عياشى (3) و در تفسير مجمع البيان قسمت پنجم و ششم (4) نقل شده مثلا در مجمع البيان نقل فرموده كه امام باقر عليه السلام فرمود: " نحن اهل الذكر " مائيم اهل ذكر. و در زيارت جامعه كه از معتبرترين زيارات است نيز تصريح بدين مطلب شده.
اكنون امت مسلمان و كسانى كه پاى بند به اصول و ضوابط اسلامى هستند به حكم قاطع آيه قرآن بايد همواره متعهد باشند كه آنچه به نحوى از انحاء مربوط به جنبههاى دينى آنان مىشود در ابعاد مختلف از معارف واصول عقائد و اخلاق و آداب و مسائل فرعى را از اين كانون صد در صد مطمئن بپرسند.
افتخار شيعه، در ادوار مختلف و اعصار گوناگون، همواره روى همين موضوع است كه دين خود و مسائل حلال و حرام خود را از ائمه اهل بيت، اخذ كرده و مىكنند و چنان تعهدى بر اين مطلب و مبنى داشتهاند كه حتى در بحرانى ترين شرائط و دشوارترين موقعيتها و در اعصار خفقان و اختناق مانند دوران سياه بنى اميه