س 8 - امر به معروف و نهى از منكر نسبت به افرادى كه انسان، نسبت به آنها آمريت ندارد و بايد بنحو خواهش و موعظه، عملى شود، واجب است يا نه؟.
ج - لازم است.
س 9 - فقهاء فرمودهاند كه عهده دار شدن منصب ولايت يا قضاوت، از طرف حاكم جائر، جائز نيست. مگر در صورت اكراه و يا وقتى كه بتواند امر به معروف و نهى از منكر كند، حال آيا مقصود، تمكن از امر به معروف و نهى از منكر بالنسبه به خود حاكم جائر است يا هر كسى و آيا مطلق معروف و منكر هر چند جزئى باشد امر يا نهى آن مجوز ولايت از طرف حاكم جائر مىشود يا نه؟.
ج - ظاهرا مقصود، اين است كه شخص بواسطه مقام قضاء بتواند احكام خدا را اجراء نمايد و با امر به معروف و نهى از منكر، اقامه واجبات، و جلوگيرى از منكرات نمايد كه غرضى كه از جعل قاضى در حكومت عدل، حاصل مى شود حاصل گردد و الا مجرد تمكن از امر به معروف و نهى از منكر، به يك نفر، موجب جواز تولى قضاء از جائر نمىشود با اين كه فرمودهاند (لا يجلسه إلا نبي أو وصي أو شقي).
س 10 - شخص يقين دارد كه اگر به منزل فلان تاجر - كه قطعا وجوه، در ذمه او هست - برود فلان مقدار بابت وجوه به او مىدهد و اگر نرود يقينا به ديگرى نمىدهد آيا رفتن او به منزل تاجر مزبور، واجب مىشود يا نه؟.
ج - در صورتى كه مورد آن وجه باشد وجوب آن از باب بعث و الزام به فعل معروف، بعيد نيست.
س 11 - كمك به كسى كه نماز نمىخواند ولى اعتقاد به وجوب آن دارد چگونه است؟.
ج - در صورتى كه ترك اعانت به او موجب تنبه و خواندن نماز شود اعانت نكنند مگر در موردى كه ترك اعانت، موجب تلف او شود كه در اين صورت، حفظ نفس او لازم است.
س 12 - زنى 28 ساله كارمند دولت، چهار سال در ازدواج انقطاعى شخصى بوده و يك روز پس از انقضاء صيغه، به عقد دائم ديگرى، در آمده و هر چه به