ج - اجازه داشتن امام جماعت، از مجتهد، معتبر در صحت جماعت نيست، همين قدر كه مأمومين، او را عادل بدانند مىتوانند به او اقتدا كنند.
س 36 - اقتدا به شخص فاسق شيعه به ملاحظه بعض جهات مانند خويشاوندى و رفاقت و نظائر اينها - با توجه به اين كه اقتدا موجب حفظ وحدت است و بدين جهت، قصد مأموم، جنبه دينى و معنوى پيدا مىكند و ضمنا مندوحه هم دارد - چگونه است؟ البته از مرحوم همدانى رضوان الله عليه در مصباح الفقيه استفاده مىشود كه مشكل است.
ج - اقتداء حقيقى، به امام جماعت فاسق، جائز نيست ولى جواز اقتداء صورى به او بطورى كه موجب اشتباه ديگران نباشد و مفسده ديگرى مثل ترويج باطل، بر آن مترتب نگردد دائر مدار ضرورت است.
س 37 - اگر كسى يكى از گناهان كبيره را كه موجب حد شرعى است انجام دهد و پيش از اطلاع حاكم شرع، توبه كند مىتواند امام جماعت شود؟.
ج - اشكال ندارد.
س 38 - آيا امامت و اقامه جماعت را براى بنده - با در نظر گرفتن اين كه مردم اظهار تمايل به اين موضوع مىكنند - تجويز مىفرمائيد يا نه؟.
ج - امام جماعت علاوه بر عدالت بايد مسائل نماز را خوب بداند. حال اگر شما مسائل نماز را خوب مىدانيد و مردم هم شما را عادل مىدانند و مى توانند به شما اقتدا كنند و اگر كاملا وارد مسائل امامت نيستند امامت شما مشكل است.
س 39 - اگر حالى به امام جماعت، دست دهد كه قادر بر ادامه جماعت نباشد تكليف مأمومين چيست؟.
ج - در صورتى كه براى امام، حالى پيش آيد كه فاقد شرط جواز اقتدا بشود مأمومين مىتوانند يكى از خودشان را - كه واجد شرائط امامت و در صف اول باشد - جلوتر ببرند و در اقتدا، عدول به او كنند و مىتوانند نماز خود را فرادى نمايند.
س 40 - اگر مأموم، در ركعت آخر امام، اقتدا كند آيا جائز است كه پس از پايان اين نماز، امام نماز ديگر خود را به همين مأموم، اقتداء كند يا نه؟.