بخواند، اما در اين احتياط مىتواند با رعايت الاعلم فالاعلم، به غير، رجوع نمايد.
س 27 - پدر اينجانب فوت نموده و مدت 8 سال در خانه مريض بوده البته از نوع سكته مغزى كه مدت 5 سال اول مىتوانسته راه برود ولى صحبت نمىتوانسته بكند و 4 سال آخر عمرش به حالت درازا كشيده روى تخت خواب بسترى بوده، پدرم در اين مدت هوش و حواسش به كلى پرت بوده وحتى زبان سخن گفتن را هم نداشته كه ما يحتاج اوليهاش نظير غذا و آب و... را تقاضا كند درست همانند كودك يك ساله كه هوش و حواس كامل ندارد و چيزى به ياد نمىآورد و اكنون سؤال اين است كه بفرمائيد مسأله نماز و روزه پدرم از نظر شرعى چطور است؟.
ج - در فرض مسأله نمازهائى كه در تمام وقت آن، پدر شما در حال اغماء و بىهوشى بوده قضا ندارد. و اما آنچه در حال بجا بودن حواس و هوش، به حسب حال خود، قدرت داشته و نخوانده بايد اكبر اولاد ذكور از طرف او قضا نمايد. و اما روزه او كه در زمان مرض متصل به موت، ترك شده قضا ندارد ولى بدل هر روزى يك مد گندم كفاره دارد كه از مال متوفى بايد ادا شود.
س 28 - آيا روزه پدرم و مادرم بر من كه دائما مريض هستم واجب است يا نه؟ و همچنين نمازشان؟.
ج - نماز و روزه هاى فوت شده از پدر بر پسر بزرگ واجب است. و اگر قدرت بر انجام آن نداشته باشيد بايد استيجار كنيد. و در مورد مادر نيز احتياط واجب، رعايت اين حكم است.
س 29 - اگر پسر بزرگ در زمان زندگى پدر بميرد، آيا نماز و روزه فوت شده، از پدر بعد از پدر بر عهده پسر دوم است، كه عند الموت پدر، پسر بزرگ است يا نه؟ و با نبودن ذكور آيا دختر بزرگ وظيفهاى دارد يا نه؟.
ج - منظور از پسر بزرگ، پسر بزرگ، هنگام فوت پدر است. از پسران زنده ولى اين حكم با نبودن پسر بزرگ براى دختر بزرگ و اولى به ميراث در هر طبقه، احوط است.