مى گردد و معالجهء آن غذاهايى است كه از اين ويتامين داشته باشند.
ويتامين (پ پ) عروق جلدى بدن را باز مىكند و سبب زيبايى مى گردد و كمبود آن توليد امراض جلدى از قبيل اگزما و جوش و غرور و سودا مى نمايد.
مى گويند براى بعضى از كچليها مفيد است و اختلالات ناشى از داروهايى را كه سولفاميد ناميده مىشود بر طرف مى نمايد.
كمبود اين ويتامين ضايعات پوستى را ايجاد مى نمايد و به زبان صدمه زده و لكنت مى آورد.
اين ويتامين در سبوس برنج، در دل و قلوه و جگر، در مغز و همچنين در زردهء تخم مرغ پيدا مىشود. تخم كبوتر از اين ويتامين زيادتر دارد و به همين جهت آن را براى لكنت زبان تجويز مىكنند.
ويتامين (ف) روغنهاى حيوانى و نباتى و مخصوصا روغن جوانهء گندم و بعضى از اقسام روغن ماهى و كوهان شتر، داراى چربى مخصوصى هستند كه ويتامين (ف) ناميده مىشود.
اين ويتامين براى رشد نمو اطفال و رشد و نمو ناخن ضرورى است و روى اين اصل ماليدن روغنها مخصوصا روغن جوانهء گندم از ريزش مو جلو گيرى مى نمايد.
در سوداى اطفال مفيد است، رشكا را هم معالجه مى نمايد. در جوش دادن زخمها با ويتامين (آ) همكارى مى نمايد. ممكن است اثر مغز حرام در جوش دادن زخمها مربوط به اين ويتامين باشد.
غير از ويتامينهايى كه شرح داديم ويتامينهاى ديگرى هم كشف شده است.
مثلا در اسفناج مادهاى پيدا كردهاند كه ضد كم خونى است و آن را ويتامين (ب - پ) ناميده اند.