باشد و بعد از رمضان آن عذر بر طرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگيرد روزههايى را كه نگرفته بايد قضا كند و بنا بر احتياط واجب براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.
مسأله 1738 - اگر در ماه رمضان بواسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او بر طرف شود و تا رمضان آينده عمدا قضاى روزه را نگيرد بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها هم به فقير بدهد.
مسأله 1739 - اگر در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا كند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد بلكه اگر موقعى كه عذر دارد تصميم داشته باشد كه بعد از بر طرف شدن عذر روزههاى خود را قضا كند و پيش از آن كه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند بايد قضاى آن را بگيرد، و احتياط واجب آن است كه براى هر روز هم يك مد غذا به فقير بدهد.
مسأله 1740 - اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آن كه خوب شد اگر تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سالهاى پيش يك مد كه تقريبا ده سير است، طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد.
مسأله 1741 - كسى كه بايد هر روز يك مد طعام به فقير بدهد مىتواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.
مسأله 1742 - اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.
مسأله 1743 - اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد، بايد قضاى آن را به جا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد، يا يك بنده آزاد كند، و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را به جا نياورد براى هر روز نيز دادن يك مد طعام لازم است.